
کلامی در باب آمار، شعری نو از یک شاعر لهستانی
ویسلاوا شیمبورسکا (به لهستانی: Wisława Szymborska) (زادهٔ ۱۹۲۳ – درگذشتهٔ ۲۰۱۲) شاعر، مقالهنویس و مترجم لهستانی بود. او در سال ۱۹۹۶ برنده جایزه نوبل ادبیات شد. داوران کمیتهٔ ادبی جایزهٔ نوبل در توصیف وی، او را «موتسارت شعر» خوانده بودند؛ کسی که ظرافتهای زبانی را با «شور و هیجانهای بتهوونی» در هم آمیخته بود. اشعار وی به زبانهای انگلیسی و بسیاری از زبانهای اروپایی، چینی، فارسی، عبری و عربی ترجمه شدهاست.
به طور اتفاقی امروز شعری از خانم شیمبورسکا را در وبسایت بنیاد شعر دیدم. کمی طول کشید تا بفهمم جریان آن چیست. به نظرم بسیار بدیع و تازه بود. آن را ترجمه کردم. بخوانید.
کلامی در باب آمار
از ویسواوا شیمبورسکا
ترجمه: علی نورانی
از هر یک صد نفر
آنها که همیشه بهتر می دانند:
پنجاه و دو.
در هر قدم شک و تردید:
تقریبا همه باقیمانده.
آمادهی کمک،
اگر زیادی طول نکشد:
چهل و نه.
همیشه خوب،
چون جور دیگر نمیتوانند باشد:
چهار – یا، شاید پنج.
قادر به ستایش بدون حسادت:
هیجده.
به خطا رفته
به دست جوانی (که میگذرد):
شصت، زیاد یا کم.
آنها که نباید سر به سرشان گذاشت:
چهل و چهار.
که همیشه در ترس
از کسی یا چیزی زندگی می کنند:
هفتاد و هفت.
قادر به شادی:
بیست و چند تا نهایتا.
تنها بی آزار،
وحشی در جمع:
بیش از نصف، حتما.
سنگدل
به جبر شرایط:
ندانستنش بهتر است،
حتی حدوداً.
عاقل شده بعد از تجربه:
چندان بیشتر نیست
از آنان که از قبل عاقلند.
از زندگی هیچ چیز جز مادیات عایدشان نمی شود:
سی
(البته کاش اشتباه کنم).
پیچیده در خود از درد
و بدون چراغ قوه در تاریکی:
هشتاد و سه، دیر یا زود.
آنها که عادلند:
کم نیستند، سی و پنج.
اما اگر فهمش نیاز به تلاش داشته باشد:
سه.
شایسته همدردی:
نود و نه.
فانی:
یک صد از یک صد –
رقمی که هرگز تا کنون تغییر نکرده است.